به گزارش مشرق، کانال تلگرامی «روی میز» نوشت:
تحلیلی روسی از آثار انتخابات آمریکا بر ایران
فکر می کنم محتوای این یادداشت همانند عنوانش کمی عجیب به نظر برسد. دو هفته دیگر انتخابات ریاست جمهوری آمریکا برگزار و مشخص خواهد شد که آیا ترامپ مجددأ به کاخ سفید خواهد رفت یا هریس؟
فضای انتخابات و رقابت شدید ترامپ و هریس به گونه ای است که اغلب تحلیل گران خود را ناتوان از پیش بینی منطقی نتیجه انتخابات می دانند. بغیر از داخل آمریکا در تمام کشورهای جهان هم بر حسب آثار احتمالی پیروزی هریک از دو کاندیدا برآن کشور، درباره انتخابات آمریکا صحبت می کنند.
این وضعیت در ایران هم صدق می کند و مباحث مختلفی در فضای سیاسی و رسانه ای کشور مطرح است که مهمترین این مباحث آثار پیروزی هریک از دو کاندیدا بر سپهر سیاسی کشور است. نوشته ها و صحبتهای زیادی در این خصوص وجود دارد.
در این یادداشت با مراجعه به نوشته های رسانه ها و مراکز مطالعاتی روسیه تلاش کردم به این سوال پاسخ دهم که در فضای سیاسی و رسانه ای روسیه آثار پیروزی ترامپ یا هریس را بر سپهر سیاسی ایران چگونه می بینند؟
فکر می کنم با آن که حرفهای آنها مشابه حرفهای ماست ولی دانستن آن ها جالب باشد.فصل مشترک نوشته هایی که خواندم موارد ذیل است :
سیاست خارجی آمریکا بر مهار روسیه و چین متمرکز است و از نظر هر دو کاندیدا مقابله با روسیه و مهار چین امری اجتناب ناپذیر است و حتما دنبال خواهد شد. همین مساله باعث می شود که توجه به ایران اولویت خاصی نداشته باشد ولی در هرحال انتخاب شدن ترامپ برای تهران نامطلوب خواهد بود.
نتیجه انتخابات ریاست جمهوری آمریکا برای روسیه اهمیت بسیار کمی دارد. همچنین بعید است که این انتخابات مسیر سیاست خارجی آمریکا در قبال چین را به طور اساسی تغییر دهد. اما برای ایران نتیجه انتخابات از اهمیت بیشتری برخوردار است. پیروزی هریس منجر به بازگشت برجام نخواهد شد،اما بعید است که منجربه تشدید شدید فشار بر ایران شود. با این حال، با توجه به موضع سختتر جمهوریخواهان در این رابطه، پیروزی ترامپ میتواند منجر به افزایش فشار بر تهران شود و موج جدیدی از تحریمها را در پی داشته باشد.
ایران ۴۵ سال است که در تقابل با آمریکا است البته دورههایی از افزایش یا کاهش تنشها بوده و زمانهایی بحرانهای سیاسی و حتی نظامی با دورههایی از امتیازات و سازشهای متقابل جایگزین شدهاند.
یکی از دوره های قابل توجه کاهش تنش دوره برجام «توافق هسته ای ایران» بود. در این توافق ایران برنامه تسلیحات هستهای خود را در ازای لغو تحریمهای شورای امنیت سازمان ملل متحد و همچنین تحریمهای یکجانبهای که توسط ایالات متحده و سایر کشورهای آغازگر اعمال شده بود، محدود کرد. ولی برجام توسط سنای امریکا تصویب نشد و تنها فرمان اجرایی صادر شده توسط رئیس جمهور مبنا قرار گرفت که هر رئیس جمهور جدیدی می توانست به راحتی این توافق را لغو کند.
ترامپ پس از روی کار آمدن در سال ٢٠١۶، مسیر خروج آمریکا از توافق را تعیین کرد که در سال ٢٠١٨ خروج نهایی شد. در همان زمان، ایالات متحده خواسته های جدیدی را به ایران ارائه کرد که در ١٢ بند توسط وزیرخارجه آمریکا مطرح شد. واکنش ایران به طور قابل پیش بینی منفی بود، زیرا آمریکایی ها در واقع خواستار تسلیم مواضع در حوزه های کلیدی سیاست خارجی ایران بودند.
ترامپ از برجام خارج شد ولی بایدن علی رغم انتقادهای که از خروج ترامپ از برجام داشت خود او هم به برجام بازنگشت. بایدن این اختیار را داشت که احکام تحریمی ترامپ را لغو کند ولی او این کار را هم نکرد و با توجه به اقدامات تلافی جویانه ایران عملا سرنوشت برجام در دوره بایدن به بن بست رسید . البته ایالات متحده تحریم ها را لغو نکرد، اما مکانیسم های قانونی موجود را بدون اشتیاق زیاد اعمال کرد.
روی کار آمدن مجدد ترامپ به احتمال زیاد ایران را به فهرست اولویت های تحریمی امریکا باز خواهد گرداند. با این حال، در عمل، ایران در حال حاضر تحت فشار تحریم های جدی قرار دارد بنابراین بعید است که ظهور اقدامات جدید باعث بی ثباتی ایران شود. به احتمال زیاد، جهت ضربه، تشدید همکاری با متحدان و شرکای آمریکا به منظور تقویت تبعیت از تحریم ها در حوزه قضایی آنها در قبال ایران خواهد بود.
پیروزی ترامپ برای تهران نامطلوب خواهد بود، اما به سختی می توان آن را برای کشور خطرناک خواند.علیرغم مشکلات اقتصادی ناشی از تحریم ها، ایران توانسته است حاشیه امنی برای خود جور کند.
ادامه فشارها به ایران، تجربه منفی برجام و موفقیتهای کره شمالی در توسعه برنامه موشکی و هستهای احتمالاً ایران را به توسعه تدریجی توانمندیهای خود ترغیب خواهد کرد.
*بازنشر مطالب شبکههای اجتماعی به منزله تأیید محتوای آن نیست و صرفا جهت آگاهی مخاطبان از فضای این شبکهها منتشر میشود.